از وابستگی بیمارگونه به عوارض تا غفلت از طلای کثیف

زاهدان- ندای باران- شهرداری زاهدان در گرداب روز مرگی
به گزارش ندای باران به نقل از پایگاه خبری دیار عیار؛ شهر زاهدان، به عنوان کلانشهری مرزی و دارای موقعیت استراتژیک، از ظرفیتهای اقتصادی و جغرافیایی بینظیری برخوردار است. با این حال به نظر میرسد مدیریت شهری این کلانشهر در سالهای اخیر در چرخهای معیوب از «کمبود مالی» و «درآمدزایی کوتاهبینانه» گرفتار آمده است. این وابستگی شدید و خطرناک به درآمدهای ناپایدار حاصل از عوارض شهری و پروانههای ساختمانی، نه تنها مشکلات عدیدهای را برای شهروندان ایجاد کرده، بلکه شهرداری را به بنگاهی اقتصادی تبدیل نموده که حتی برای تأمین حقوق پرسنل خود نیز با مشکل مواجه است.
۱. بیماری مزمن: وابستگی به عوارض و تراکمفروشی
ریشه بسیاری از معضلات کنونی زاهدان را باید در نگاه سنتی و غیرکارشناسی به مقوله «درآمد شهری» جستجو کرد. شهرداری به جای ایجاد تحول در ساختار درآمدی و حرکت به سمت درآمدهای پایدار، با چشمانی بسته به ساختوسازهای غیرقانونی و مغایر با طرحهای تفصیلی شهری مجوز میدهد. صدور مجوز برای احداث ساختمانهای بلندمرتبه در معابر و کوچههایی که ظرفیت چنین حجمی از ترافیک و جمعیت را ندارند، تنها به افزایش مختصر و زودگذر درآمد شهرداری میانجامد، اما در مقابل، هزینههای اجتماعی و عمرانی گزافی را بر دوش شهر میگذارد. معضلات ترافیکی، کاهش کیفیت زندگی محلی، فشار بر زیرساختهای آبرسانی، برق و فاضلاب، و نهایتاً ایجاد بافتهای فرسوده آینده، تنها بخشی از تبعات این نگاه کوتهبینانه است. ارجاع سیستماتیک پروندههای تخلف به کمیسیونهای مربوطه نه به عنوان یک مکانیزم نظارتی، بلکه به عنوان ابزاری برای عادیسازی تخلف و کسب درآمد، نشان از یک بحران حکمرانی شهری دارد.
۲. فلج مدیریتی: ساختار سنتی، نیروی انسانی راکد و نفوذ بیرونی
مشکل تنها به نداشتن درآمد نیست، بلکه به ساختار مدیریتی ناکارآمد نیز برمیگردد. به نظر میرسد یک سازوکار انتخاباتی سنتی و نانوشته، باعث شده است شهرداری زاهدان بیش از آنکه پاسخگو و زیرمجموعه شورای اسلامی شهر باشد، تحت تأثیر نهادها و افراد خاص خارج از بدنه خود اداره شود. این امر باعث شده است منافع مردم در اولویت دوم قرار گیرد و منافع گروههای خاص بر مصالح عمومی ترجیح داده شود. نمونه عینی این مسئله، واگذاری اماکن اقتصادی سودآور شهرداری (که با سرمایه مردم ساخته شدهاند) به بهایی نازل به اشخاص حقیقی یا حقوقی خاص است؛ اقدامی که سود حاصل از آن به جیب سایرین میرود و شهرداری را از یک منبع درآمدی پایدار محروم میکند.
از سوی دیگر، بدنه مدیریتی شهرداری از جذب و به کارگیری نیروهای خلاق، آیندهنگر و آشنا به سازوکارهای مدرن مدیریت کلانشهرها بازمانده است. افراد توانمند اغلب در سایه مدیران سنتی و دارای رانت، در جایگاههای پایین محبوس میمانند و «کرسیهای تصمیمگیری» از وجود خلاقیت و دانش روز تهی شدهاند. حضور مدیران منطقهای و روسای سازمانهایی که دغدغه اقتصادی ندارند و فاقد مشاوران توانمند هستند، باعث شده تا هر سازمان به جای آنکه یک واحد درآمدزا باشد، به مصرفکننده بودجه عوارض تبدیل شود.
۳. فرصتهای از دست رفته: غفلت از «اقتصاد چرخشی» و ظرفیتهای فرهنگی
بارزترین مصداق نبود دوراندیشی، غفلت کامل از مفهوم «اقتصاد چرخشی» و ثروت عظیم نهفته در پسماند است. در حالی که کلانشهرهای پیشرو در جهان، زباله را «طلای کثیف» میدانند و از طریق بازیافت پیشرفته، درآمدهای پایدار کلانی ایجاد میکنند، شهرداری زاهدان هنوز به درک عمیقی از این فرصت بزرگ نرسیده است. شهر زاهدان به عنوان یک شهر مصرفگرا که کالاهای بسیاری را وارد میکند، میتواند با سرمایهگذاری روی بازیافت شیشه، پلاستیک، کاغذ، فلزات و پسماندتر، نه تنها منبع درآمدی عظیمی برای خود ایجاد کند، بلکه پایهگذار صنایع تبدیلی جدیدی شود که برای هزاران نفر اشتغالزایی میکنند.
همچنین کمبود شدید اماکن فرهنگی و گردشگری در زاهدان، خود یک فرصت طلایی برای سرمایهگذاری و درآمدزایی است. سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری میتواند با ایجاد و مدیریت سالنهای نمایش، گالریها، مجموعههای ورزشی و گردشگری، و حتی نصب و بهرهبرداری از تلویزیونهای محیطی و بیلبوردهای تبلیغاتی، به یکی از سازمانهای پیشرو در درآمدزایی تبدیل شود. اما متأسفانه، این سازمان به جای ایفای نقش یک فعال اقتصادی، به مصرفکنندهای تبدیل شده که درآمدش را تنها از اجاره چند زمین چمن مصنوعی تأمین میکند.
راهکار پیشِ رو: گذار از مدیریت سنتی به حکمرانی اقتصادی هوشمند
نجات شهرداری زاهدان از این وضعیت ورشکستگی، نیازمند یک تحول اساسی در نگرش و ساختار است:
· تنوع بخشی به درآمدها: حرکت سریع به سمت درآمدهای پایدار مانند سرمایهگذاری در حوزه بازیافت، ایجاد نیروگاه زبالهسوز، توسعه فضاهای فرهنگی و گردشگری درآمدزا، و بهرهبرداری حرفهای از داراییهای شهری (مثل تبلیغات محیطی).
· بازگرداندن داراییها: بازپسگیری اموال و اماکن اقتصادی واگذار شده به صورت غیرتخصصی و مدیریت حرفهای آنها تحت نظارت شورای شهر.
· انقلاب نیروی انسانی: جذب، پرورش و به کارگیری مدیران و کارشناسان خلاق، آیندهنگر و آشنا با مدیریت کلانشهرها در پستهای کلیدی.
· شفافیت و پاسخگویی: تقویت نقش نظارتی شورای اسلامی شهر و کاهش نفوذ عوامل بیرونی بر تصمیمگیریهای مالی و عمرانی.
· برنامهریزی آیندهنگر: توقف فوری صدور پروانههای مغایر با طرح تفصیلی و تهیه یک برنامه جامع توسعه شهری که بر اساس ظرفیتهای واقعی شهر باشد.
شهر زاهدان شایسته مدیریتی هوشمند، شفاف و جسور است که به جای فروش تراکم و آینده شهر، با بهرهگیری از ظرفیتهای بکر خود، ثروت واقعی و پایدار برای شهر و شهروندانش خلق کند.
برچسب ها :پایگاه خبری ، دیارعیار ، زاهدان ، سیستان و بلوچستان ، شهرداری
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰